نماز
تازه ترین مطالب درباره ی نماز

شفاعت رسول الله در قیامت

یکی از مهم‌ترین دستوراتی که در اسلام سفارش زیادی به آن شده نماز است. در اهمیت نماز و اینکه ستون دین معرفی شده سخن‌های بسیار گفته‌اند، اما در اینجا تنها در مورد اهمیت نماز اول وقت سخن می‌گوییم. سبک شمردن نماز، شکل‌های مختلفی دارد که یکی از مهمترین آنها، تأًخیر در خواندن آن است.

 
دراین مورد روایات زیادی از معصومین وارد شده است که به چند مورد از آنها اشاره می‌شود:
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:«از من نیست کسی که نماز را سبک بشمارد. به خدا قسم هر کس نماز واجبش را از اول وقت، به تأخیر بیندازد، در حوض کوثر نزد من نخواهد آمد و شفاعت من در روز قیامت نصیب او نمی‌گردد.»

شیطان از انسانی که نمازهای پنج‌گانه را در اول وقت بخواند، می‌ترسد اما نسبت به هر کس که نمازهای خود را به تاخیر بیفکند جرأت پیدا می‌کند و او را به ارتکاب گناهان بزرگ وادار می‌نماید.

 

امیرالمؤمنین علی علیه السلام در جنگ صفین در حال جنگ، گاه‌به‌گاه به خورشید نگاه می‌کرد. ابن عباس دلیل این کار را پرسید. امام فرمود:«می‌خواهم بدانم کی ظهر می‌شود تا نماز بخوانیم.»
ابن عباس گفت:«مگر حالا وقت نماز است؟ ما در حال جنگیم!»
امام فرمود:«ما برای نماز می‌جنگیم!»

 

حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرمود:«اولین چیزی که از بنده حسابرسی می‌شود نماز است؛ اگر نمازش قبول شد، اعمال دیگرش قبول می‌شود.»

اگر نماز در وقت خودش به آسمان بالا رود، به صورتی درخشان به سوی صاحبش باز می‌گردد و می‌گوید:«مرا حفظ کردی، خدا تو را حفظ کند!» اما اگر در غیر وقت آن خوانده شود، به صورتی تاریک به سوی صاحبش باز می‌گردد و می‌گوید:«مرا تباه کردی. خدا تو را تباه گرداند!»

حضرت صادق علیه السلام فرمود:«شیعیان ما را در مواقع نماز امتحان کنید و ببینید رعایتشان در مورد خواندن نماز چگونه است.»

ام حمیده پس از شهادت امام صادق علیه السلام می‌فرمود:
امام در موقع جان سپردن چشم‌های مبارک خود را باز کرد و فرمود«تمام اقوام مرا نزد من جمع کنید.» پس از اینکه همه به بالینش آمدند، نگاهی به آنها کرد و فرمود:«شفاعت ما اهل بیت به کسی که نماز را سبک بشمارد، نمی‌رسد.»
و روشن است که یکی از مصادیق سبک شمردن نماز، آن است که خواندن آن را از اول وقت به تأخیر افکنیم

نماز در اوّل وقت و یك شمش طلا

 حضرت فرمود: خداوند تو را مورد مغفرت و رحمت واسعه خویش قرار دهد، مواظب باش كه هیچ گاه نماز را از اوّل وقت آن ، تاءخیر نیندازى ، مگر آن كه ناچار و مجبور شوى ؛ و یا آن كه داراى عذرى - موجّه - باشى .

نماز اول وقت

مرحوم كلینى ، راوندى و برخى دیگر از بزرگان به نقل از شخصى به نام ابراهیم فرزند موسى قزّاز - كه امام جماعت یكى از مساجد شهر خراسان (مسجد الرّضا علیه السلام ) بود - حكایت نمایند:

روزى به محضر مبارك حضرت علىّ بن موسى الرّضاعلیهما السلام وارد شدم تا پیرامون درخواستى كه قبلاً از آن حضرت كرده بودم ، صحبت نمایم ؛ و با كمك ایشان بتوانم مشكلات زندگى خود و خانواده ام را بر طرف سازم .

در همین اثناء، امام علیه السلام در حال حركت و خروج از منزل بود و قصد داشت كه جهت استقبال بعضى از شخصیّت ها به بیرون شهر برود.

من نیز همراه حضرت به راه افتادم ، در بین راه وقت نماز فرا رسید، پس امام علیه السلام مسیر خود را به سمت ساختمانى كه در آن نزدیكى بود، تغییر داد.

و سپس در نزدیكى آن ساختمان ، كنار صخره اى فرود آمدیم ؛ و حضرت به من فرمود: اى ابراهیم ! اذان بگو.

عرضه داشتم : صبر كنیم تا دیگر اصحاب و دوستان ، به ما ملحق شوند، بعد از آن نماز را اقامه فرمائید؟

حضرت فرمود: خداوند تو را مورد مغفرت و رحمت واسعه خویش قرار دهد، مواظب باش كه هیچ گاه نماز را از اوّل وقت آن ، تاءخیر نیندازى ، مگر آن كه ناچار و مجبور شوى ؛ و یا آن كه داراى عذرى - موجّه - باشى .

پس طبق فرمان امام علیه السلام اذان نماز را گفتم ؛ و سپس نماز را به امامت آن حضرت اقامه نمودیم .

بعد از آن كه نماز، پایان یافت و سلام نماز را دادیم ، عرضه داشتم : یاابن رسول اللّه ! قبلاً خواهشى از شما - در رابطه با مشكلات زندگى خود و عائله ام - كرده بودم ؛ و شما نیز وعده اى به من دادى ، كه مدّت زیادى از آن وعده سپرى شده است ؛ و من سخت در فشار زندگى خود و خانواده ام مى باشم .

و با توجّه به مشغله هاى بسیارى كه شما دارید، نمى خواهم هر روز مزاحم اوقات گرانبهاى شما گردم ، چنانچه ممكن باشد، عنایتى در حقّ من و خانوده ام بفرمائید.

هنگامى كه سخن من پایان یافت ، امام علیه السلام تبسّمى نمود؛ و سپس با عصا و چوب دستى خود، مقدارى از خاك هاى روى زمین را محكم سائید.

بعد از آن ، حضرت دست مبارك خود را دراز نمود و بر روى آن خاكها زد، پس ناگهان متوجّه شدم كه شمش طلائى را برداشت و تحویل من داد؛ و فرمود:

این را بگیر، خداوند متعال در آن ، برایت بركت و توسعه عطا گرداند، آن را هزینه زندگى خود و عائله ات قرار بده .

و سپس حضرت افزود: آنچه را كه امروز مشاده كردى مكتوم و از دیگران مخفى بدار.

ابراهیم بن موسى قزّاز در پایان حكایت ، اضافه كرد: بعد از آن كه شمش طلا را از امام رضا علیه السلام دریافت كردم و به منزل آمدم ، آن را فروختم و قیمت آن را كه حدود هفتاد هزار دینار بود، هزینه زندگى خود و خانواده ام قرار دادم .

و خداوند متعال به بركت دعاى آن حضرت ، به قدرى بركت و توسعه به من عنایت نمود، كه یكى از ثروتمندان معروف شهر خراسان قرار گرفتم

.منبع:www.tebyan.net

 




تاریخ: دو شنبه 23 آبان 1390برچسب:,
ارسال توسط توحید علی زاده

صفحه قبل 1 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 10
بازدید ماه : 10
بازدید کل : 15902
تعداد مطالب : 17
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1